برچسب:, :: :: نويسنده : ایمان شهریاری
یا رب مکن از لطف پریشان ما را / هر چند که هست جرم و عصیان ما را ذات تو غنی بوده و ما محتاجیم / محتاج بغیر خود مگردان ما را . . . . . . آرزویت را برآورد میکند ، آن خدایی که آسمان را برای خنداندن گلی میگریاند . . . . . . ببخش مرا که آنقدر حسرت نداشته هایم را خوردم ، شاکر داشته هایم نبودم . . . . . . بارالها تو نادیده میگیری من هم نادیده میگیرم تو خطاهایـم را من عطاهایت را . . . . . . تا لحظه شکست به خدا ایمان داشته باش خواهی دید که ان لحظه هرگز نخواهد رسید . . . . ادامه مطلب ...
برچسب:, :: :: نويسنده : ایمان شهریاری
خدایا خوش به حال آنکه قلبش مال توست حال و روزش هر نفس، احوال توست خوش به حال آنکه چشمانش تویی آرزوهایش همه آمال توست . . . یارب تو کریمی و کریمی کرم است / عاصی ز چه رو برون ز باغ ارم است با گریه اگر ببخشی ام نیست کرم / با معصیتم اگر ببخشی کرم است . . . . . ادامه مطلب ...
برچسب:, :: :: نويسنده : ایمان شهریاری
به خدا تا اندازه ی امیدوار باش که جرات گناه کردن پیدا نکنی و از اون تا اندازه ی بترس که از رحمت اون ناامید نشوی . . . . . . مرامت عشق، لبخندت صمیمی / قدم هایت “صراط المستقیمی” بگویم “یا علی” آغـاز هر کار / که “بسم الله رحمن الرحیمی” . ادامه مطلب ...
برچسب:, :: :: نويسنده : ایمان شهریاری
الهی نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی در اگر باز نگردد نروم باز به جایی پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی . . . . . . خدایا در ۲ راهی زندگی ام تابلوی راهت را محکم قرار بده نکند که با نسیمی راهم را کج کنم . . . . . . ادامه مطلب ...
برچسب:, :: :: نويسنده : ایمان شهریاری
هزار مرتبه کردم فرار و دیدم باز تو از کرم به من آغوش خویش کردی باز به لطف و رحمت و عفو و کرامتت نازم که میکشی تو ز عبد فراری خود ناز . . . . . . الله تویی و ز دلم آگاه تویی / درمانده منم دلیل هرراه تویی گرمورچه ای دم زند اندر ته چاه / آگه زِ دَمِ مورچه و چاه تویی . . . . . . ادامه مطلب ...
برچسب:, :: :: نويسنده : ایمان شهریاری
از پنجره روزگار به درخت عمر که مینگرم / خوش تر از یاد خداوند ثمری نیست . . . . . . خدایا مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل توجیهشان میکنم ببخش . . . . . . خدایا برمن مهر کردن را عطا کن / مهر و محبت خود رحمتت را عطا کن خدایا مرگ را خود خواهم آموخت / بر من زیستن در خانه ات را عطا کن . . . . . ادامه مطلب ...
برچسب:, :: :: نويسنده : ایمان شهریاری
خدایا من حواسم به همه هست به جز تو پس تو هم حق داری، حواست به همه باشه به جز من . . . . . . از تصادف جان سالم بدر برده بود و می گفت زندگی خود را مدیون ماشین مدل بالایش است و خدا همچنان لبخند می زد . . . . ادامه مطلب ...
برچسب:, :: :: نويسنده : ایمان شهریاری
الهی تو بخشنده ترین و زیباترینی ، گوهر اشک میخری دل شکسته میخواهی ، و عمل بی ریا میپذیری . ما را از گناه سبکبار کن ، و دیدگانمان را اشکبار و قلبمان را به عشق خودت گرفتار . . . آمین . . . هر کسی می تواند دانه های یک سیب را بشمارد اما تنها خداوند میتوانه سیب های یک دانه را بشمارد . . . . . . ادامه مطلب ...
برچسب:, :: :: نويسنده : ایمان شهریاری
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود آدم آورد در این دیر خراب آبادم نیستم آدم اگر باز نگردم آنجا زین جهت هست اگر باز کمی دلشادم . . . . . ادامه مطلب ...
برچسب:, :: :: نويسنده : ایمان شهریاری
به نام آنکه هستی نام از او یافت / فلک جنبش زمین آراو از او یافت خدایی کافرینش در سجودش / گواهی مطلق آمد بر وجودش . . . . . . عقل، جاده ی پر پیچ و خمی است که “تا” خدا می رسد و عشق، جاده ی مستقیمی که “به” خدا می رساند . . . . . . ادامه مطلب ...
برچسب:, :: :: نويسنده : ایمان شهریاری
همه افراد خوشبخت خدا را در دل دارند پس تو را چه غم که اینقدراحساس تنهایی میکنی بدان در تنها ترین لحظات و در هر شرایط خداوند با توست . . . . . . برای گرفتن گواهینامه ایمان ، مطالعه قرآن ضروری است . . . . . . ادامه مطلب ...
برچسب:, :: :: نويسنده : ایمان شهریاری
لیز خوردن بهونه ایست تا دست هایی رو که دوست داری محکمتر فشار بدی, روز زمستونیت قشنگ! . . . الا ای برف! . ادامه مطلب ...
برچسب:, :: :: نويسنده : ایمان شهریاری
برف نو! برف نو! سلام، سلام بنشین، خوش نشستهای بر بام پاکی آوردی ای امید سپید همه آلودگیست این ایام . . . . . . در این روزهای برفی آیا برای گنجشکان دانه ای ریخته ای ؟ پرنده دل من نیز ، دیر زمانیست که در برف گیر افتاده . . . . . . ادامه مطلب ...
برچسب:, :: :: نويسنده : ایمان شهریاری
قیامت بی حسین غوغا ندارد / شفاعت بی حسین معنا ندارد حسینی باش که در محشر نگویند / چرا پرونده ات امضاء ندارد . . . . . |